کد خبر: 9083

برای بعضی آدم‌ها ناممکن وجود ندارد. مثل محمدرضا داوری. مردی که ۳۰ سال مصرف کننده مواد مخدر بود اما یک روز، یک جا و در یک نقطه ورق زندگی او برگشت و تصمیم گرفت ترک کند. حالا ۱۲ سال و یک ماه و ۱۲ روز از پاکی او می گذرد. بقول خودش، بگو: «ماشالله».

به گزارش نیکوکار، محمدرضا داوری عضو یکی از اعضای فعال جمعیت طلوع بی نشان ها است. مردی که ۱۲ سال و یک ماه و ۱۲ روز اعتیاد خود را ترک کرده اما از روزی که پاک شد تصمیم بزرگی گرفت. تصمیم گرفت ناجی شود و به افرادی که مثل خودش گرفتار اعتیاد هستند کمک کند تا ترک کنند. او حالا به یکی از نیروهای زبده و با تجربه طلوع بی نشان ها برای جذب معتادان و کمک به ترک آنها تبدیل شده است.

داوری به گفته خودش هر موادی را امتحان کرده. ۳۰ سال از زندگی اش به خاطر مصرف مواد به تنهایی سپری شد. معتقد است فرد معتاد تنها است. وقتی از خانواده طرد شود، می شود تنهای تنها. وقتی جامعه وی را طرد کند می شود تنهای تنهای تنها و در نهایت به جایی می رسد که ارتباط روحانی اش با خداوند نیز قطع می شود. آن وقت می شود تنهای تنهای تنهای تنها.

در این شرایط دیگر فرد معتاد چیزی برای از دست دادن ندارد. چون دیگر به جایی وصل نیست.

می گوید:‌ «بعضی ها فکر می کنند سرنوشت هر معتادی کارتن خوابی است. اما هر کارتن خوابی الزاما در خیابان نیست. از نظر ما کارتن خواب همان فرد تنهای تنهای تنهای تنها است. مثل فردی که گوشه خانه اش رها شده و کسی حاضر نیست سراغش برود و حالش را جویا شود».

اما داوری ایمان دارد مهربانی تنها ریسمانی است که فرد معتاد را می تواند به زندگی بازگرداند.

می گوید: «برخی کمپ ها و افراد و خانواده ها فکر می کنند با پول یا به زور می توانند فرد معتاد را ترک یا از کارتن خوابی رهایی دهند اما این درست نیست. اما نه با زور و نه با تحقیر و توهین و فحاشی هیچ معتادی ترک نمی کند. حتما باید دلت برای  فرد معتاد بسوزد تا بتوانی او را تشویق به ترک مواد کنید».

این فرد بهبود یافته با تجربیاتی که به دست آورده می داند که وقتی معتادی ترک نمی کند یا پس از مدتی لغزش کرده و دوباره سمت مواد می رود باید ریشه های این موضوع را بررسی کرد.

«از نظر من خیلی از خانواده ها خودشان مشکل دارند و ناسازگار هستند اما توقع دارد معتاد سازگار رفتار کند. مثل خانواده ای که پر از تنش و درگیری است و وقتی معتاد به خانواده برمی گردد همه مشکلات را از چشم وی می بینند و انگشت اتهام به سمت وی نشانه می رود. اما واقعیت این است که خیلی از خانواده ها سعی می کنند فرد معتاد را از سرشان باز کنند یا به خاطر خودشان می خواهند معتاد اصلاح شود تا آنها را مورد آزار و اذیت قرار ندهد اما من به شما می گویم که با تغییر فرد معتاد، خانواده وی نیز باید نگاهشان را عوض کرده، تغییر کنند. معتاد ترک می کند و به خانه برمی گردد اما خانواده هیچ تغییری نکرده است. بار دیگر همه اشتباهات از نو تکرار می شود. به همین دلیل یکسری کلاس مخصوص خانواده افراد معتاد برگزار می شود که واجب است خانواده ها در آن شرکت کنند تا متوجه شوند با یک فرد آسیب دیده از اعتیاد چگونه رفتار کنند. مثل بیماری که اگر بلد نباشیم چطور زخم ها و بخیه هایش را پانسمان کنیم ممکن است بدنش دچار عفونت شود».

داوری روزهایی را که انگ معتاد را به دوش می کشید از خاطر نمی برد. این برایش از همه تنهایی ها سخت تر بود. کسی نبود که دست یاری به سمتش دراز کند و این انگ و تهمت ها بیش  از هر چیزی آزارش می داد.

می گوید: «به جرات می گویم شاید خیلی ها اوضاعشان از فرد معتاد آشفته تر باشد اما هیچ انگی به آنها زده نمی شود».

مهربانی جواب می دهد

داوری خیلی اتفاقی با انجمن طلوع بی نشان ها آشنا شد و این همان نقطه عطف زندگی اش بود. جایی که به گفته خودش معتادان قضاوت نمی شوند و دست یاری برای کمک به آنها به سمتشان دراز می شود.

می گوید: ‌«در انجمن طلوع بی نشان ها، ادب، نظم و احترام سه اصل واجبی است که همه باید آن را در بدو ورود به این انجمن رعایت کنند. در واقع نه تنها تازه واردها بلکه خود اعضای این انجمن نیز به این اصول پایبند هستند. به همین دلیل ناخواسته هر تازه واردی هم که وارد مجموعه می شود، به این اصول احترام می گذارد.

«چیزی که همه افراد تحت تاثیر آن قرار می گیرند مهربانی است و اینکه هیچ معتادی قضاوت نمی شود. اینجا به همه عزت و احترام می شود و وقتی به جایگاه انسانی افراد احترام گذاشته شود، فرد تحت تاثیر قرار می گیرد».

اما ارتباط با خدا یکی از روش هایی بود که زندگی داوری را هم زیر رو کرد.

«خیلی مهم است که ارتباط فرد با خدا وصل شود زیرا افراد در اثر خلاء معنوی که دارند، برای پر کردن آن خلاء به هر چیزی روی می آورند. مثل پول، کار، مصرف مواد و… اما در ادامه آنها متوجه می شوند خلاء شان نه تنها با مصرف مواد پر نشده بلکه بیشتر هم شده. به همین دلیل در اینجا ارتباط افراد با خداوند است که باعث می شود قلب و روح و عقلانیت شان به حدی رشد کند که هیچ چیز دیگری را جایگزین آن نکنند».

داوری اما بعد از ترک مواد آن هم درحالی که هیچ کسی فکرش را نمی کرد او مواد را کنار بگذارد تا جایی که امروز لب به سیگار هم نمی زند، تصمیم گرفت در مجموعه مشغول به کار شود.

می گوید: ‌«اینجا هر کسی مسئول انجام کاری می شود. در واقع به همه پستی داده می شود تا احساس دیده شدن و مورد احترام قرار گرفتن را داشته باشند. همین باعث می شود فرد در پستی که بر عهده وی محول شده حتی چای ریختن، به درستی و با احترام عمل کند».

امروز اما این بهبودیافته ۱۲ سال از فعالیت کاری خود در مجموعه می گذرد زیرا معتقد است چیزی که وی را به زندگی بازگرداند مهربانی و توجه و احترام بود.

«معتقدم مهربانی درست و سالم و روی اصول نتیجه بخش است. در این سال ها بارها دیده ام فردی که به وی مهربانی شده بهتر توانسته مواد را کنار بگذارد و پاک شود تا خانواده ای که با فرد معتاد دلسوزی های اشتباه یا بدگفتاری و بدرفتاری کرده است. افراد معتاد هم مثل خیلی های دیگر دنبال احترام بدون قضاوت هستند».

«به کسی که احترام درست بگذارید و جایگاه درستی بدهید، آن فرد در آن پست جایگاهش را پیدا می کند. به همین دلیل امروز اجازه می دهیم بچه های مصرف کننده در انجمن طلوع پستی را داشته باشند تا فرد دیگر با دیدن وی هم ترغیب شود موادش را ترک کند و هم برای به  دست اوردن پستی در مجموعه تلاش کند.»

ناجی بسازیم نه شناگر

داوری حضورش در انجمن بارها باعث تشویق معتادان به ترک شده است.

وی در این رابطه خاطره ای از زوجی تعریف می کند که برای ترک به انجمن طلوع آمده بودند. مرد جوان اصرار داشت همسرش پذیرش شود. وقتی از او پرسیدند چرا خودش برای ترک اقدام نمی کند، می گوید که پول ندارد. غافل از اینکه پذیرش در مرکز رایگان بود و مرد جوان نیز در نهایت در مرکز آقایان بستری شد. از آنجایی که مرکز فضا برای نگهداری بچه ها را نیز دارد، زن و شوهر جوان بعدها فرزندانشان را نیز پیش خودشان آوردند.

«بعد از مدتی مرد جوان مرا شناخت. قضیه از این قرار بود که من سال ها پیش در اداره ای کار می کردم و این آقا هم آنجا سرباز بود. به من گفت: یادم هست شما خیلی حالتان خراب بود و فکر می کردم با آن حال خراب از اعتیاد تا الان باید مرده باشید. باورش نمی شد من همان داوری باشم که ۳۰ سال مصرف کننده انواع موادمخدر بود اما وقتی دید ۱۲ سال است ترک کرده ام و به روال عادی زندگی بازگشته ام، طوری که حتی سیگار هم دود نمی کنم، انگیزه اش برای ترک بیشتر شد. آن آقا به من گفت اگر تو با آن حالت توانستی ترک کنی حتما من و همسرم هم می توانیم. این اتفاق هم افتاد».

حالا مرد جوان و همسرش هر دو ترک کرده و در خانه ای مستقل همراه فرزندانشان زندگی می کنند.

«مرد جوان سر کار می رود و زندگی خوبی دارند. زندگی بدون مصرف مواد».

می گوید:‌ «اینجا هیچ کسی دنبال این نیست که فقط فرد معتاد را ترک بدهد و از او شناگر بسازد. بلکه دنبال این هستیم از افراد معتاد نجات غریق بسازیم زیرا هر فرد ناجی می تواند صدها فرد دیگر را نجات بدهد و به نظرم امروز این شهر بیش از هر وقت دیگری به ناجی نیاز دارد».

کانالی برای نفس کشیدن زندگی

داوری امروز یکی از داوطلبانی است که به گفته خودش هم مواد را کنار گذاشته و هم ناجی شده.

«امروز و پس از سال ها خودشناسی و خداشناسی به این باور رسیده ام خداوند کانالی برای تنفس در اختیار من گذاشته و امروز فهمیده ام که این کانال مختص به تنفس و نفس کشیدن زندگی است. پس حیف نیست کانالی که به این زیبایی سیستم بدن را به هم ربط می دهد با دود و دم به آن آسیب بزنم؟ من همه آن سال هایی که مصرف کننده بودم در جهالت به سر می بردم و خوشحالم امروز راهم را پیدا کرده ام».

وی معتقد است بیشتر مشکلات انسان ها ریشه در قطع ارتباط با خداوند دارد.

می گوید: ‌«اگر رابطه ات را با خداوند وصل کنید همه مشکلاتتان حل می شود. اکنون من به این مرحله از زندگی رسیده ام و زندگی را زندگی می کنم. سعی می کنم مهربانی را رواج بدهم و به هر فردی که سر راه زندگیم قرار گرفت، همان طور که به خودم کمک شد، کمک کنم».

«شاید باور نکنید اما زندگی قشنگ تر از زندگی خودم نمی بینم زیرا هیچ چیزی مانع رابطه من با خداوند نمی شود. علاقه ای به مادیات ندارم و معتقدم روزی هر فردی را خدا می رساند.

می گوید:‌ «زندگی یک روز است. هیچ فردی از فردای خود خبر ندارد. به همین دلیل اگر امروز دو قاشق غذا بیشتر از ظرفیت بدنم مصرف کنم در قبال آن مسئولم و باید روزی جوابگو باشم. من به اندازه یک روز نیازهایم را برآورده می کنم. اگر پول دارم که ۱۰۰ کیلو برنج بخرم، پس فرد پولداری هم هست که می تواند ۱۰۰ خانه بخرد. آن وقت می دانید چه اتفاقی می افتد؟ ۹۹ نفر باید در عذاب مستاجری به سر ببرند. پس باید حواسمان به نوع زندگی مان باشد. ما یک روز پاسخگوی همه اشتباهاتمان خواهیم بود».

به گفته این فرد بهبودیافته آدم ها باید حواسشان باشد که از یکدیگر سوء استفاده نکنند به ویژه از فرد معتاد.

می گوید:‌ «یک عده جسمشان بیمار است و عده ای روانشان. اما افراد معتاد تنها کسانی هستند که جسم و روحشان بیمار است و نیاز به کمک و یاری دارند. پس آنها را درک و تلاش کنیم این افراد را به زندگی بازگردانیم».

 

منبع: ایرنا

انتهای پیام/

ارسال نظر