"مادرم سال‌هاست که نذوراتش را به کمپ ترک اعتیاد می‌برد، از وقتی من و برادرم علیرضا، در یکی از همین کمپ‌های شیراز بستری شدیم."

به گزارش نیکوکار، مجید، رهایی‌یافته از اعتیاد و برادرش علیرضا همچنان گرفتار در دام اعتیاد و البته کارتن‌خواب و گم‌شده، این جمله را می‌گوید. هر دو برادر در سال ۱۳۹۳ وارد یکی از کمپ‌های شیراز شدند. مجید به خواست خودش رفت؛ اما علیرضا نه، به اجبار خانواده.

علیرضا، برادر بزرگتر، اولین بار بساط مواد را در خانه‌ برپا کرده بود، هر دو برادر سری نترس و روحیه‌ای بی‌باک داشتند و فکر نمی‌کردند روزی عنوان معتاد به آن‌ها اطلاق شود.

بنا بر روایت مجید: وضع همه‌مان خوب بود. پدرم از بنّاهای قدیمی شیراز و به قول معروف “اوسّا” بود. او ما را جوری بار آورده بود که جسور باشیم و از کودکی روی پای خودمان بایستیم. آن زمان‌ها، منظورم حدود ۳۰ سال پیش است، علیرضا با پولی که از ساخت‌وساز به‌دست آورده بود، در سن بیست‌سالگی دو مینی‌بوس خرید و من هم با او شریک شدم؛ گرچه بعدها آرایشگری را برگزیدم، ما همیشه با هم بودیم و هر کاری را درست یا نادرست با یکدیگر انجام می‌دادیم.

مجید گفت که مادرش، او را همیشه برای زیبایی چهره‌اش و علیرضا را برای جسارتش تحسین می‌کرد؛ هرچند حالا از هیچ‌یک از این ویژگی‌ها اثری نمی‌توان در وجود دو برادر یافت.

او بارها ترک اعتیاد را تجربه کرده، با روش‌های گوناگون؛ اما ناموفق. مجید مشتری همیشگی تریاک بود؛ اما علیرضا هر روز مواد جدیدی را امتحان می‌کرد تا درنهایت به مصرف شیشه رسید.

وقتی پدر خانواده فوت شد، مادر، پسرها را به‌اصرار به کمپ برد. او نمی‌خواست دیگر مردان خانه را هم دست دهد.

واقعیت‌های زندگی در کمپ ترک اعتیاد

سال ۱۳۹۳ بود. کمپی در حاشیه شیراز. مجید گفت: کمپ زیر نظر گروهی اداره می‌شد که خود، پیش‌تر تجربه اعتیاد داشتند. آن‌ها مسافر بودند، ترک کرده بودند و به دیگران هم کمک می‌کردند. یک روز رفتیم. من می‌خواستم ترک کنم، به خاطر اینکه پدر شده بودم؛ علیرضا اما نمی‌خواست، خیلی سختی کشیدیم به خاطرش.

او ادامه داد: روزی که وارد کمپ شدیم، اولین مشکل گرسنگی و کمبود غذا بود. غذا کافی نبود و خوب هم. برای همین به مادرم گفتم هر وقت می‌آیی غذا بیاور. یک بار که مادرم برای ما خوراک آورده بود، یکی از دوستانمان به او گفت که هوس نان سنگک و پنیر و سبزی کرده است، طولی نکشید که مادرم برای همه بیماران کمپ لقمه‌های نان و پنیر آورد و از همان روز بود که هر چه نذر داشت، به‌صورت غذا به کمپ‌های ترک اعتیاد داد.

مجید درباره تجربه آزار در کمپ‌های ترک اعتیاد عنوان کرد: به ما احترام می‌گذاشتند. وضعیت بیشتر وقت‌ها خوب بود؛ اما یک بار همان اوایل به‌خاطر فشاری که ترک مواد به من وارد آورد، شیشه پنجره را شکستم.

او آستینش را بالا زد و جای زخم‌هایش را نشان داد، بیشتر از هفت‌تا بود.

مجید ادامه داد: گفتم اگر مواد ندهید به زندگی خود پایان می‌دهم. سه نفر مرا گرفتند، دعوایمان شد، زد و خورد کردیم. کتک مفصلی هم خوردم. بعد به من دارو دادند و افتادم یک گوشه. آرام‌تر که شدم، گریه کردم. دیگر نه تیغ‌ و تیزی کشیدم و نه داد و فریاد زدم.

مجید از تجربه برادرش در کمپ چنین گفت: “گویا علیرضا راهی ترتیب داده بود که مواد را بهش برسانند.” مجید نمی‌دانست چطور اما به یک نفر مشکوک بود که علیرضا به‌خاطرش بارها دعوا کرده بود و حتی یک بار کارشان به جاهای باریک رسیده و درنهایت، خانواده که فهمید علیرضا اینگونه شیفته مواد است، از او دست کشیده بود.

مجید و علیرضا بعد از طی دوره درمان، هر دو از کمپ بیرون آمدند، مجید راضی و علیرضا ناراضی، مجید پاک و علیرضا هم‌اکنون کارتن‌خواب، متجاهر و گم‌شده.

ماندن و استقامت، راهکاری برای نتیجه‌بخش بودن درمان در کمپ

مجید درباره نکات مثبت حضور در کمپ هم توضیح داد: ماندم، خیلی هم استقامت کردم. راهش همین است. تا مدت‌ها به جلسات روان‌درمانی و درمان گروهی ادامه دادم. هنوز هم با بچه‌های کمپ در تماسم. بعد از این اتفاق‌ها و زجرها، برای رهایی از وسوسه‌، در یکی از باغ‌های اطراف شیراز که متعلق به بستگان خواهرم است، باغبانی می‌کنم، زن و بچه‌ام در شهر هستند؛ اما من نمی‌روم خانه، آن‌ها آخر هفته‌ها می‌آیند اینجا.

او تجربه ترک در کمپ را برای خود، موفقیت‌آمیز دانست و دلیلش را رضایت قلبی و خواست واقعی و تجربه علیرضا را ناموفق چون سرکش بود و دلبسته به مواد.

مجید معضلات کمپ را یکی همان وضعیت تغذیه‌ای عنوان کرد و دیگر، توسل به زور و نیز از دست رفتن کنترل برخی افرادِ به‌شدت وابسته و معمولا تازه‌واردها که به گفته او کمپ را یکی دو بار تا مرز شورش برده بودند؛ در عین حال این رهایی یافته از اعتیاد معتقد است که کمپ وسیله‌ای شد که سرانجام از اعتیاد دائمی نجات یابد.

او بر آن است که رفتن به کمپ و درمان گروهی تجربه‌ای است مانند دیگر تجربه‌های درمان، مشکلات خودش را دارد و خوبی‌هایش را و بیشتر به فرد بستگی دارد که چگونه سختی‌ها را دوام آورد.

مجید حادثه اخیر رخ‌داده در کمپ قلات را رویدادی نه‌چندان غیرمنتظره؛ اما ناگوار توصیف کرد که نمونه‌هایش پیش از این هم رخ داده و راهکار آن را نظارت همیشگی و دائمی عنوان کرد.

او افزود: درست است که بازدید از کمپ، محسوس و نامحسوس صورت می‌گیرد؛ اما در این مکان‌ها باید نظارت دائمی و همه‌جانبه باشد، چون برخی افراد که در این کمپ‌ها کار می‌کنند، گاه برای کنترل اوضاع به زور هم متوسل می‌شوند و ازآنجاکه فرد بیمار دارای اعتیاد در وضعیت شکننده روحی و جسمانی قرار دارد و فاقد اعتماد به نفس کافی است خود را مستحق آن می‌داند که تحقیر شود یا حتی رفتار آزاردهنده برای او عادی است و بنابراین در بازرسی‌ها هم چیزی اذعان نمی‌کند؛ درحالیکه رهایی از اعتیاد با حفظ کرامت انسانی و توسعه توانایی‌های روانی آسان‌تر میسر می‌شود.

روش‌های تهاجمی اعتیاد را درمان نمی‌کند

رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره فارس نیز در گفت‌وگو با ایرنا، تاکید کرد که روش‌های خشونت بار یا تهاجمی در درمان مشکلات روانی ثمربخش نیست.

دکتر علیرضا فیلی پیشینه رفتارهای خشن برای درمان بیماران روانی را بیش از صد سال قبل در کشورهای اروپایی دانست و گفت که در کشورهای مشرق‌زمین، مخصوصاً ایران، هیچگاه چنین برخوردهایی با بیماران روانی تایید نشده؛ گرچه درباره عقب‌ماندگان ذهنی و بیماران روانی تفکرات سنتی و خرافی وجود داشته است.

او اظهار کرد: افرادی که دچار اعتیاد می‌شوند، عموماً با مشکلات شخصیتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و وقتی به مواد روی می‌آورند، مشکلاتشان افزایش می‌یابد؛ بنابراین آن‌ها اعتمادبه‌نفس اندکی دارند و چون روش‌های مناسب مواجهه با مشکل را بلد نیستند، برای فرار از معضلات به مخدر پناهنده می‌شوند؛ البته دلیل اعتیاد برخی نیز تفریح و خوشگذرانی است.

به گفته این مقام مسوول، برخوردهای خشن آسیب‌های بیشتر روانی را در پی دارد و به افزایش قدرت اعتیاد منجر می‌شود؛ از همین رو هرگز نباید صورت گیرد و حتی باید برای پیشگیری از وقوع چنین رویدادهایی باید تدابیر سختگیرانه‌ای اندیشید.

فیلی آزار و اذیت معتادان در حال درمان در کمپ قلات را نادرست خواند و اینگونه برخوردها را در شرایط کنونی، زمینه‌ساز بروز بیماری‌های جسمی نیز دانست.

اداره تجربی کمپ‌های ترک اعتیاد نادرست است

او حضور کسانی که خود، پیش از این، دچار اعتیاد بوده و هم‌اکنون درمان شده‌اند، در کمپ ترک اعتیاد الگویی مناسب برای یادگیری مشاهده‌ای برشمرد و گفت: اینکه فرد مبتلا به اعتیاد، افرادی را پیرامون خود ببیند که چه بسا تجربه‌ای بدتر از او را از سر گذرانده‌اند، بهتر الگویابی می‌کند و درنتیجه درمان موفق‌تری خواهد داشت؛ اما اینکه کمپ ترک اعتیاد صرفاً به واسطه تجربه در ترک، در اختیار این افراد باشد، پذیرفتنی نیست؛ چون اشخاص دارای تفاوت‌های فردی و شخصیتی مختلف‌اند و درنتیجه ارائه راهکار کلی برای همه راهگشا نخواهد بود.

رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره فارس، با اشاره به اینکه در روش‌های درمان گروهی مانند NA (معتادان گم‌نام) کسانی رهبری گروهی را بر عهده می‌گیرند، افزود: آن‌ها می‌توانند با تقویت جنبه‌های حمایتی و هدایتی، روند درمان را تسهیل بخشند؛ اما قطعاً متخصصان باید به موضوع ترک اعتیاد ورود کنند.

معتادان گم‌نام، (Narcotics Anonymous)  نام انجمنی بین‌المللی و غیرانتفاعی، متشکل از معتادان در حال بهبودی است که به‌صورت مرتب گرد هم می‌آیند تا به کمک هم پاکی خود  را حفظ کنند.

فیلی اعتیاد را واجد آسیب‌های دنباله‌داری همچون توهم و هذیان دانست که حتی پس از ترک نیز فرد به‌ظاهر بهبودیافته را رها نمی‌کند و در افرادی که مواد توهم‌زا و صنعتی مصرف می‌کنند، بیشتر است؛ از همین رو به گفته او ضروری است افراد متخصص و متعهد در حوزه ترک اعتیاد مسوولیت کمپ‌های ترک اعتیاد را بر عهده گیرند تا براساس الگوهای فردی مناسب اقدام به درمان کنند.

نظارت، شرط تاثیرگذاری درمان اعتیاد در کمپ‌هاست

به باور این روانشناس کمپ‌های ترک اعتیاد به شرطی می‌توانند موثر باشند که تحت نظارت جدی قرار گیرند و  جنبه‌های حمایتی در آن‌ها به‌صورت علمی انجام شود.

فیلی معتقد است که درمان اعتیاد چندوجهی است و ترک مصرف مواد به‌تنهایی برای درمان کامل کافی نیست؛ چراکه پژوهش‌ها نشان می‌دهد بیش از ۸۰ درصد افراد دچار اعتیاد، پس از ترک دوباره به اعتیاد بازمی‌گردند؛ از همین رو باید عوامل دیگری همچون ایجاد اشتغال، حمایت‌های عاطفی و روانی، رفع مشکلات اقتصادی، آموزش مهارت‌های زندگی و مهارت‌های اجتماعی و پذیرش فرد از سوی خانواده و جامعه نیز صورت پذیرد.

بنا بر تجربه مجید و نیز گفته‌های رئیس سازمان نظام روانشناسی فارس، حلقه گمشده در موضوع آزار و اذیت در کمپ ترک اعتیاد قلات، نظارت مداوم و همیشگی بر عملکرد حاضران در کمپ و نیز مدیریت مجموعه از سوی افرادی است که تنها، تجربه ترک مواد داشته‌اند.

قوانین نظارتی کمپ‌ها تغییر می‌کند 

مدیرکل دفتر امور اجتماعی استانداری فارس در همین باره به ایرنا گفت: اتفاق عجیب و ناگوار در کمپ ترک اعتیاد قلات را سه نفر از همیاران کمپ رقم زدند که شاید بتوان گفت دچار میل به دگرآزاری بودند.

کیوان نیازی با اشاره به اقدامات صورت‌گرفته همچون پلمب مرکز، تشکیل پرونده قضایی و انتقال بیماران به کمپ‌های دیگر، از تشدید نظارت‌ها و افزایش سختگیری‌ها سخن گفت.

او با عذرخواهی از خانواده آسیب‌دیدگان، تاکید کرد که عملکردهای نظارتی با ورود گروه‌هایی خارج از مجموعه بهزیستی، بیشتر خواهد شد؛ همچنین نظارت و اداره کمپ‌های ترک اعتیاد به دانش‌آموختگانی واگذار می‌شود که در رشته‌های مرتبط تحصیل کرده‌اند.

او بروز این حادثه را حاصل رفتار خارج از چارچوب و قانون‌شکنانه افرادی دانست که به گفته او از شعور اجتماعی بی‌بهره بودند و بدترین و شدیدترین مجازات نیز در انتظار آن‌هاست.

نیازی نظارت بر همه مجموعه‌های فعال در حوزه پیشگیری از اعتیاد را امری مهم خواند که می‌تواند نقطه قوت یا ضعف آن مجموعه باشد و زحمات کارکنان آن مجموعه را پررنگ‌ یا بی‌ارزش کند.

اتفاقی که ۲۴ آذرماه در کمپ قلات شیراز افتاد و فیلم آن که حاکی از اعمال آزار و شکنجه معتادان است، در دهم بهمن‌ماه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، زخمی کاری به پیکره درمان در کمپ‌های خصوصی ترک اعتیاد وارد کرد که پاشنه آشیل آن نظارتی است که مسوولان می‌گویند صورت گرفته؛ اما تدابیر اندیشیده‌شده، اعترافی است بر اینکه بازرسی‌ها کافی نبوده است.

آنچه هم‌اکنون اهمیت دارد، ایجاد تغییر در ساختاری است که می‌تواند اعتماد به درمان در کمپ‌های ترک اعتیاد را از بین ببرد؛ از همین رو حضور متخصصان، دگرگونی در ساختارهای مدیریتی و ایجاد زمینه برای سرکشی‌های دائمی در این راستا ضروری می‌نماید.

 

منبع: ایرنا

انتهای پیام/