همزمان با روز جهانی سالمندان، یک روانشناس اظهار کرد: هر اندازه فرد در طول زندگی  به اصالت وجودی خود و هستی خود آگاه شود، سالمندی رضایت بخش تری خواهد داشت و در مقابل اگر در طول زندگی به صورت افراطی به مسائل غیر از شناخت خود و تامل در هستی و بودن برای دیگران پرداخته باشد ممکن است در دوران سالمندی دچار خلاء وجودی و معنایی شود.

به گزارش نیکوکار، مجید غفاری با اشاره به تفاوت رفتار سالمندان مبتنی بر جنسیت آن‌ها، ادامه داد: بنا بر نظریه برخی روان‌شناسان و مبتنی بر پژوهش‌های انجام شده می‌توان گفت که رشد و تکامل شخصیت انسان تا دوران سالمندی و تا پایان حیات ادامه دارد و تنها به دو دهه ابتدایی زندگی محدود نمی‌شود.

غفاری با اشاره به نظریه‌ی هشت مرحله‌ای رشد روانی و اجتماعی اریکسون اظهار کرد: بنا بر این نظریه مراحل هشت‌گانه‌ی رشد روانی و اجتماعی بر روی یکدیگر تاثیر دارند و طی شدن مراحل بعدی به چگونگی طی شدن مراحل قبلی بستگی دارد بنابراین اگر در مرحله قبلی اختلال روانی وجود داشته باشه این اختلال بر روی مراحل بعدی تاثیر خواهد گذاشت.

وی به مرحله هفتم نظریه روانشناختی اریکسون که شامل دوران میانسالی می‌شود اشاره کرد و افزود: مرحله هفتم این نظریه به حل کردن تعارض زایندگی در برابر بی‌حاصلی می‌پردازد و به زعم اریکسون این مرحله از سن ۳۵ سالگی آغاز و تا ۶۵ سالگی ادامه دارد که از حیث تولید و زایندگی درخشان ترین مقطع زندگی انسان است چراکه مردان در این رنج سنی غالبا مشغول فعالیت‌های کاری و شغلی هستند و خانم‌ها به نوعی از پرورش فرزندان فارغ شده‌اند و می‌توانند به فعالیت‌های دلخواه خود بپردازند.

به گفته‌ غفاری اصطلاح زایندگی در نظریه اریکسون به افراد مولد، سازنده، جستجوی کار و خلاق اشاره دارد که خودشان را وارد چالش‌های جدید زندگی می‌کنند. همچنین در مقابل آن اصطلاح بی‌حاصلی به کسانی اطلاق می‌شود که نتوانسته‌اند برای خود و جامعه سودمند باشند و به نوعی مراحل قبلی رشد را به خوبی طی نکرده‌اند که نتیجه آن دل بستگی بیش‌ از اندازه به نیازها و رفاه و آسایش شخصی خود و دور ماندن از خدمات اجتماعی است.

وی به چالش کمال در برابر ناامیدی که مرحله هشتم نظریه اریکسون است اشاره کرد و گفت: این مرحله آخرین مرحله زندگی انسان است که از ۶۵ سالگی آغاز می‌شود و تا پایان زندگی او ادامه دارد که انسان به مرور و ارزیابی مراحل قبلی می‌پردازد و مسائل مهم مانند اشتغال و ازدواج و به طور کلی پیروزی و شکست‌های گذشته را مورد بازبینی قرار می‌دهد که هراندازه فرد در گذشته به نحو بهتری با مشکلات کنار آمده باشد در این دوره بیشتر احساس رشد یافتگی و کمال می‌کند و نسبت به گذشته پذیرش دارد، همچنین احساس حسرت ناشی از فرصت های از دست رفته را تجربه نمی‌کند.

وی افزود: چنین فردی به علت رضایت از زندگی به مرگ هم به عنوان یک پدیده طبیعی نگاه می‌کند و از آن ترس ندارد، اما سالمندی که از مرور مسائل زندگی ناخشنود است حسرت گذشته بهتر را می‌خورد و خود را بازنده می‌داند، با بغض و نفرت به مسائل زندگی نگاه می‌کند بنابراین استفاده از این نظریه در جهت تبیین سلامت روان سالمندان حائز اهمیت است.

وی به سالمندان توصیه کرد که پذیرش واقع بینانه‌ای نسبت به طبیعی بودن این دوران در طول حیات داشته باشند چراکه اگر با حسرت به این دوران نگاه کنند، به سختی برایشان می‌گذرد، همچنین از این دوران به عنوان فرصتی برای پرداختن به خود و هستی خود استفاده کنند و اگر تا کنون برای دیگران زندگی کرده‌اند اکنون تلاش کنند به زندگی خود معنای اصیلی دهند و پیگیر اهداف خود شوند.

غفاری ادامه داد: شرکت در تعاملات اجتماعی، قرار گرفتن در کنار سایر سالمندان و انتقال تجارب خود به دیگران چه به صورت نوشتن خاطرات و چه گفت‌وگو بادیگران از عواملی برای فعال بودن سالمندان در سطح جامعه است، چراکه در دوران سالمندی تنها شکل و نوع فعالیت افراد تغییر می‌کند و آنها می‌توانند مانند گذشته در جامعه فعال باشند.

این روانشناس به خانواده سالمندان توصیه کرد: خانواده‌ها باید تغییرات سالمندان را بپذیرند و بدانند برای انطباق با تغییرات اجتماعی و روانشناختی و … سالمندان باید مطالعه و مشورت تخصصی داشته باشند تا بتوانند از سالمندان بهترین بهره را ببرند و از تجربیاتشان استفاده کنند.

وی با تاکید بر اینکه خانواده‌ها باید احترام به سالمندان را به فرزندان خود آموزش دهند، در پایان گفت: نباید به سالمندان به عنوان افرادی که تاریخ مصرفشان تمام شده است نگاه کنیم بلکه جایگاهشان را باید حفظ کنیم تا احساس راکد بودن و درماندگی در سالمندان را تشدید نکنیم.

 

منبع: ایسنا

انتهای پیام/